عزیزم از این همه خوبی های کم نظیری که از مادر شوهر گفتی ؛انصافه که بعضی رفتارهاشو در قالب بدی ها ببینی ؟؟؟؟!!!
خداروشکر کن بخاطر خوبی هایی که داره و چشماتو روی بدی هاش ببندد ...چون گل بی عیب خداست ... و مادرشوهر هیچوقت مثل مادر نمیشه چون مثل مادر زیرو بم وجودتو نمیشناسه ..پس توقعت رو کم کن !!
ضمنا شما از به اصطلاح بدی هاش ؛به ایراد گرفتن در خانه داری اشاره کردی که ؛میشه گفت این مشکل شماست که حرف هاشو بد برداشت میکنس !!!
شما نمیخوای چیزی ازش یاد بگیری ؟؟همه ما نیازمند کمک بزرگ تر ها تو یادگیری تجربیاتشون هستیم ..سعی کن با جونو دل این مقایسه کردن ها رو بشنوی و عمل کنی !!!
مادرشوهرت فقط طرز بیان تجربیاتش رو خوب نمیدونی و اون هم چون گفتم مادرت نیست که بدونه چطور بگه تو بدت نیاد یا اگر خم عین مادرت بگه ؛چون مادرشوهره تو میزاری به پای مقایسه و بدجنسیش ...ولی اگر همون حرف ها رو مادرت بهت بزنه انگار نه انگار ناراحت نمیشی !!!
خوشحالم که مادرشوهرت اینهمه صفت خوب داره ...سعی کن با ناراحت کردن خودت و همسرت در برابر اندک رفتارهای ظاهرا نادرستش ؛همون خوبی هاشم از خودت دریغ نکنی ...
چون فقط و فقط "مادر" هست که هر جور باهاش رفتار کنی ؛باز هم دوست داره و جونشو برات میده .
پس توصیه من به شما :دید و نگرش مثبت ؛قدردانی از خوبی هاش ؛استفاده مثبت از انتقتد ها و مقایسه کردن هاش هست !!
ضمنا همسر شما هم زمانی با شما دلخور میشه که شما بجای خوبی ها بدی های مادرشو ببینید ؛نه با مقایسه کردن های مادرش .
موفق باشی